در مجلسی که امام باقر نیز حضور داشتند، فردی از همراهان امام از سر کنجکاوی پرسیدند:«آیا امام باقر را امروز در این مجلس ملاقات کرده اید؟»
اهل مجلس پاسخ دادند:«ایشان که در این جا حضور ندارند!؟»
نابینایی که در گوشه ای نشسته بود، جواب داد:«امام باقر در همین مجلس کنار من ایستاده اند.»
امام حسن ــ نسبت به دردمندان و نیازمندان جامعه بسيار دلسوز بودند، و با فقراء و ضعفاء همراه و همنشين ميشدند و دردِ دلِ آنها را با جان و دل ميشنيدند و به آن ترتيب اثر ميدادند، و در اين حركت انساندوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هيچ فقير و مسكيني از در خانه ي حضرت نااميد برنگشت و حتّي خود ايشان به سراغ فقرا ميرفتند و آنها را به منزل دعوت ميكردند و به آنها غذا و لباس ميدادند.
امام حسن تمام توان خويش را در راه انجام امور نيك و خداپسندانه به كار ميگرفت و اموال فراواني در راه خدا ميبخشيد. مورّخان و دانشمندان در شرح حال زندگاني پر افتخار ايشان، بخششهاي بيسابقه و انفاقهاي بسيار بزرگ و بينظيري ثبت كردهاند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارايي خود را در راه خدا خرج كردند و سه بار نيز ثروت خود را به دو نيم تقسيم كردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشيدند.
از ابن شهر آشوب روايت شده كه روزي امام حسن بر جمعي از گدايان گذشت كه پارهاي چند از نان خشكها را بر روي زمين گذاشتهاند و ميخورند، چون نظر ايشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت كردند و حضرت از اسب پياده شدند و فرمودند:« خدا متكبّران را دوست نميدارد»و با ايشان نشستند و از طعام ايشان تناول كردند و سپس از همه ي گدايان خواستند كه براي صرف غذا به خانه ي حضرت بروند و حضرت با غذاهاي خوب ازايشان پذيرايي نموده به همه ي آنهالباسهاي مناسب هديه دادند.
وقتي از خود امام پرسيدند، چرا هرگز سائلي را نااميد برنميگردانيد؟ فرمودند:« من هم سائل درگاه خداوند هستم و ميخواهم كه خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم كه با چنين اميدي سائلان را نااميد كنم. خداوندي كه عنايتش را به من ارزاني ميدارد، ميخواهد كه من هم به مردم كمك كنم».
به خاطر اين بخشندگيها و كارهاي نيكي كه از سوي امام حسن در مسير خير، احسان و كمك به طبقات درمانده و نيازمند انجام ميگرفت آن حضرت را كريم اهل بيت لقب داده اند.و با توجه به كرامتها و بخششهاي كمنظير و گاهي بينظير آن امام بزرگوار لقب «كريم» برازنده آن حضرت است.
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود
دلم برای تو امشب تنگ است ای گل نرگس!
ببين زمانه چه ننگ است ای گل نرگس!
غمی به گوشه قلبم كمين همی كرده است
زمانه با من بر سر جنگ است ای گل نرگس!
در تمناي نگاهت بي قرارم تا بيايي
من ظهور لحظه ها را مي شمارم تا بيايي
خاک لايق نيست تا به رويش پا گذاري
در مسيرت جان فشانم، گل بکارم، تا بيايي
بريده شد نفسم در ميان اين زندان
به دامن چمن و لاله زار خواهم رفت
تمام جسم و وجودم فداي ديدارش
چو تشنه اي به دل چشمه سار خواهم رفت
خداوند فرمود:«ای پیامبر! به وسیله ی تو پیشوایان از نسل تو بر بندگان خویش رحمت می آورم، و به وسیله قائم از بین شما، زمین خود را با تسبیح و تقدیس و تهلیل و تکبیر و بزرگداشت مقام الوهیّت، آباد می سازم.و به وجود او زمین را از دشمنانم پاک می کنم و آن را میراث اولیای خویش قرار می دهم، و به وسیله او کلمه ی توحید را تعالی بخشیده، کلمه ی کافران را به سقوط می کشانم، و به دست او با علم خود سرزمین و دل بندگانم را حیتی تازه می بخشم و گنج ها و ذخیر های پنهان را به مشیت خود برایش آشکار می سازم.
و با اراده ی خود او را بر نهانی ها و مکنونات قلبی دیگران آکاه می گردانم و با فرشتگان خود اورا یاری مرسانم تا در اجرای فرمان من و تبلیغ دین من مددکار او باشند. او به حقیقت ولی من است و به راستی هدایتگر بندگان من می باشد.»
امام باقر(ع) در وجه نام گذاری حضرت مهدی(عج) به «قائم آل محمد(ص)» حدیثی قدسی روایت فرمود: زمانی که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زاری به درگاه خداوند عزوجل نالیدند و گفتند: پروردگارا! آیا از آنان که برگزیده و فرزند برگزیده تو و امام انتخاب شده از خلق را کشتند، می گذری؟!
خداوند به آن ها وحی فرمود که:« فرشتگان من آرام گیرید. سوگند به عزت و جلالم که از آنان انتقام می گیرم اگر چه بعد از گذشت زمانی طولانی باشد.»
سپس فرزندان از نسل حسین(ع) را که پس از او به امامت می رسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند. در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود، خداوند عزوجل فرمود:« به وسیله ی او « قائم» از دشمنان و قاتلان حسین(ع) انتقام میگیرم.»
مقام صاحب الزمان شوشتر
ای روز های خوب که در راهید!
ای جاده های گمشده در مه!
از پشت لحظه ها به در آیید
ای روز آفتابی!
ای مثل چشمه های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز آمدنت روشن!
این روز ها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم
اما
با من بگو که آیا من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟
زنده یاد قیصر امین پور
مقام صاحب الزمان شوشتر