اعجاز الهی
در شب لیلة المبیت ، پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» پس از اين که از شهر خارج شدند، به غار ثور پناه بردند. با اعجاز الهي، عنکبوتي آمد و بر در غار، تاري تنيد. کبوتري هم آن جا لانه گذاشت. مشرکين هم وقتي فهميدند پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» از مکّه فرار کرده، با وسايل آن روز ردّ پاي حضرت را پيدا کردند تا به غار رسيدند، امّا وقتي ديدند درِ غار را تار عنکبوت گرفته و هيچ اثري از پارگي در آن نيست و کبوتر هم آن جا لانه گذاشته، يقين کردند که کسي وارد غار نشده است و لذا برگشتند. تا سه روز، اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» براي پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» غذا ميبردند. روز سوّم پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: من فردا عازم مدينه هستم. شتري براي من تهيه کن و تو هم پس از رفتن من، امانتهاي مردم را که در دست من بود، به صاحبانش باز گردان و با دخترم فاطمه و مادرت به من ملحق شو. پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» هم تا محلي که بعداً مسجد قبا در آن جا ساخته شد، رفتند و منتظر اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» و همراهان ايشان شدند تا همگي با هم وارد مدينه شوند. اميرالمؤمنين«سلام الله علیه» در همين محل به پيامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»ملحق شدند.