تقویت چشم در کلام امام رضا (علیه السلام)
امام رضا (ع)در بیانی حکیمانه می فرمایند :
❉کوتاه کردن ناخنها را در تقویت چشم موثر دانسته اند.
❉هر 5 شنبه ناخن هایتان را کوتاه کنید تا پایان عمر به درد چشم مبتلا نشوید.
❉در بیانی دیگر مسواک کردن را مایه تقویت قوه بینایی دانسته اند :
اَلسِّواکُ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُنْبِتُ الشَّعْرَ وَ یَذْهَبُ بِالدَّمْعَةِ؛
❉مسواک زدن، نور چشم و رشد مو را زیاد و آبریزش چشم را برطرف مىکند.
❉در جایی دیگر سرمه را برای درمان ضعف چشم مفید دانسته اند.
❉خوردن ترنج در شب را نهی کرده ، زیرا چشم را انحراف مىدهد و کژچشمى مى آورد.
منبع:کبوتر حرم
شهری به آتش میکشم گر تو لبت را تر کنی
من چون گلی در دست تو تا که مرا پرپرکنی
بر رشته های معجر زهرا قسم سیدعلی
خنجر به خنجر میزنم گر تو هوای سر کنی
حرف رفتن مزن ای یار دلم میشکند
گر نباشی تو علمدار
علم میشکند
تو تمامی امید دل مایی آقا
حرف رفتن که شود لوح و قلم میشکند
فرمانده نزن حرف وداع یار میآید
نزدیک شد آنروز که آفتاب برآید
پرچم برسد دست ولی از دو کف تو
آنروز تمام غم دوران سرآید
حادثه پشت اشک در راه است
پس از آن بغض انقلابیها
باز هم جنگ نرم در راه است
دشمنیها و شب نخوابیها
رهبر روزهای طوفانی
اشکهایش همیشه پرمعناست
بغض او یک کتاب فلسفه است
حکم او سرنوشت خانه ماست
خواب کابوس وار فتنهگران
حاکم قلبهای آینهای
زنده باشد به کوری دشمن
رهبرم، الامام خامنهای
او فرزند شجاعت بود و دخت صلابت.
بانوی پایمردی و پایداری بود وو یکه تازمیدان دفاع از حقیقت .
دراستواری،بسان کوه سر به آسمان ساییده و استوار بود و در شکوه ،همچون صخره .
در تزلزل ناپذیری چون ستون نامرئی و واستوار آسمان بود و درتوفندگی چون اقیانوس مواج وبی کرانه بود .
در روشنگری بسان برق ودرخشش برق بود ودرغرش بر ضد ستم ،بسان رعد .
درست نسخه ای چون پدر ونسخه ای چون شوی گرانقدرش علی .
حضرت زهرا سلام الله علیها به عنوان روشن ترین الگو واسوه برای شجاعت درمسیر حق و حقیقت، برای همه ی مردان و زنان عالم هستند .
آری به راستی ای کاش خدا عنایت کند وفقط ذره ای از شجاعت و مقاومت حضرت فاطمه سام الله علیها رابه ما عطا بفرماید وما را حساس بر امر دینداری قراربدهد .
این روزها که شیعه کشی رخ نموده است
شاید نوید آمدنت را دلالت است
آقا! شکایت دلمان را کجا بریم
“عجّل علی ظهور” شما اوج حاجت است
کوفی شده زمانه و هیچ اعتماد نیست
حتی به حرف ما که دعامان شهادت است…
آقا به خاطر دل زینب ظهور کن…
در سوریه حضور حرامی جسارت است
آقا قبول! منتظرانت کجا و من
وقتی تمام زندگی ام غرق حسرت است
اینجا به بغض های حسن خیره مانده ام…
در کوچه ای که مادرتان بی حمایت است…
قصدم گریز نیست به صحرای کربلا…
آنجا که ناله ی همگان وا مصیبت است
اول مدافع حرم زینب
مگر #نشنیدی که گفت
#تا زنده ام
کسی #نرود
سمت #خیمه ها
اول مدافع حرم #زینب
#حسین (ع) بود
شهید علی شبیب محمود یکی از برجستهترین رهبران مدافع حرم حضرت زینب(س) در منطقه زینبیه بود که هنگام حمله خمپاره ای ترویستهای سوریه به حرم حضرت زینب(س) با شجاعت و شهامت پرچم یا زینب(س) را بر فراز گنبد عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س) به اهتزار درآورد.
جلوه هایی از عظمت حضرت زینب (س)
1- عبادت:
زینب علیهاالسلام در عبادت و بندگی خداوند، پیرو مادرش زهرا علیهاالسلام بود. اکثر شب ها را به تهجد و تلاوت قرآن صبح می کرد و به گفته برخی از مورخان شب بیداری یادگار فاطمه علیهاالسلام در طول عمرش، هرگز ترک نشد. حتّی در شب یازدهم محرم با آن همه خستگی و فرسودگی و مشاهده آن همه آلام روحی نماز شب خود را خواند.
همچنین از امام سجّاد علیه السلام نقل شده است که: «ان عمتی زینب کانت تودی صلواتها من قیام الفرائض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام و فی بعض المنازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف منذ ثلات لیالٍ لانها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام علی الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفا واحدا من الخبز فی الیوم و اللیلة؛
عمه ام زینب، نمازهای واجب و مستحبی اش را در طول مسیر کوفه به شام می خواند و در بعضی از توقفگاه ها از شدت گرسنگی و ضعف در مدّت شبانه روز نمازش را نشسته خواند. چون آنچه از غذا سهم او بود، بین کودکان تقسیم می کرد. چون آن قوم به هر یک از ما یک گرده نان در شبانه روز می دادند.»
2 ـ علم و دانش
بخشی از علم و دانش حضرت زینب علیهاالسلام از نوع اکتساب نیست، بلکه همچو سایر اهل بیت علیهم السلام از منبع علوم غیبی است. از این روست که امام زین العابدین به وی «عالمه غیر معلمه» لقب می دهد. آری، این بانوی بزرگوار چنان مقام علمی والایی داشت که یک سال پس از ورود امیرمؤمنان علیه السلام به کوفه زنان آن شهر از وی خواستند اجازه کسب فیض دهد و او در ایامی که در کوفه بود، مجلسی تشکیل داد و در خانه خود به زنان تفسیر قرآن درس می داد.
3ـ کرامت و استجابت دعا
هر چند هزاران کرامت از این بانوی بزرگوار بروز کرده امّا فقط نمونه ای را نقل می کنیم. مرحوم ثقة الاسلام نوری از سید محمدباقر سلطان آبادی نقل می کند: «به چشم درد شدیدی در چشم چپ مبتلا شدم. هرچه درمان کردم، اثری نداشت، به سلطان آباد آمدم و نزد پزشکان رفتم. آن جا هم فایده ای نکرد و بر عکس مریضی ام شدید شد. بعضی از دکترها می گفتند قابل علاج نیست. برخی هم قول شش ماه بعد می دادند و من هر روز از روز قبل نالان تر می شدم تا این که سیاهی چشمم گرفته شد و دیگر نمی توانستم بخوابم. در آن اوقات یکی از دوستانم برای خداحافظی به دیدنم آمد. او می خواست به کربلا برود. من هم با او راهی شدم. در منزل اول درد چشم شدیدتر شد و همه، مرا شماتت می کردند مگر یک نفر. بالاخره، به منزل دوم رسیدیم. درد شدیدتر از قبل شد و ورم چشمم افزونتر. تا این که نزدیک سحر آرامش پیدا شد.
در عالم رؤیا عقیله بنی هاشم زینب کبری علیهاالسلام را دیدم که گوشه ی مقنعه اش را به چشمم می کشید. از خواب بیدار شدم و چشمم خوب شد. دوستانم باور نمی کردند، سوار شدیم در بین راه درد و ناراحتی احساس نمی کردم. من که همیشه ناراحت و عاجز بودم، پیش خود گفتم: کاش بسته ی روی چشمم را باز می کردم. تا باز کردم، دیدم همه چیز را می بینم. صدا زدم که رفقا بیایید، همه آمدند و گفتند: کدام چشمت درد می کرد؟، گفتم: چشم چپم بود.، هرچه نگاه کردند تفاوتی بین چشم چپ و راستم ندیدند.»
❁پائین تر از آنیم ز بالا بنویسیم❁
❁یا اینکه بخواهیم شما را بنویسیم❁
❁ما کوزه ی اندیشه یمان کمتر از آن است❁
❁تا اینکه بخواهیم ز دریا بنویسیم❁
❁آنقدر به ما وقت ملاقات ندادند❁
❁تا گوشه ی چشمی ز تماشا بنویسیم❁
❁هر جا که حسین ابن علی حک شده باید❁
❁زیرش مددی زینب کبری بنویسیم❁
ولادت با سعادت مظهر عفت و تقوا و قهرمان کربلا حضرت زینب کبری (س) را به رهروان آن حضرت تبریک می گوییم.